اهمیت کنترل خشم در محیط کار
یکی از جاهایی که باید خشمتان را به خوبی کنترل کنید، محیط کار است. در محیط کار همیشه تنش میان کارکنان، کارکنان و مدیران و کارکنان و مشتریان وجود دارد. برای همین باید یک سری تکنیک برای کنترل خشم دم دست داشته باشید تا هر زمان اعصابتان خراب شد بتوانید خودتان را کنترل کنید. خشم کنترل نشده در محیط کاری باعث میشود سلامت روان و بهرهوریتان در محیط کار در خطر افتد. تا پایان مطلب با ما همراه باشید تا این موضوع را کامل بررسی کنیم.
چرا کنترل خشم در محیط کار اهمیت دارد؟
کنترل خشم در محیط کار جزو مواردی بسیار ضروری برای داشتن بهرهوری و سلامت روان است. در اصل کنترل خشم یک مهارت بسیار مهم ارتباطی است که جنبههای زیادی از روابط کاری ما را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر نتوانیم خشممان را در محیط کار کنترل کنیم، در ابعاد زیر دچار مشکل خواهیم شد:
روابط: ممکن است دوستی با همکارانمان را از دست دهیم.
از دست دادن سلامت روان: بروز خشم باعث میشود سلامت روان خودمان در معرض خطر قرار گیرد.
از دست دادن اعتبار و شهرت: بروز خشم در محیط کار باعث میشود شهرت و اعتبار ما به شدت خدشهدار شود.
از دست دادن اعتماد یا حتی شغل: اگر خشممان را نتوانیم در محیط کار کنترل کنیم، ممکن است علاوه بر از دست دادن اعتماد همکاران، خود شغلی که برای به دست آوردنش زحمت کشیدهایم را هم از دست دهیم.
اما راه چاره چیست؟ بالاخره ممکن است به صورت ناخودآگاه خشممان بروز کند و تمام عواقبی که گفته شد به همراهش بیاید. در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
دلایل بروز خشم در محیط کار چیست؟
قبل از اینکه راهکارهای کنترل خشم در محیط کار را بررسی کنیم، لازم است ابتدا دلایلش را بشناسیم. یادتان باشد اگر قصد دارید مشکلی را حل کنید، ابتدا باید به خوبی آن را ارزیابی کنید. اصلیترین دلایل بروز خشم در محیط کار شامل موارد زیر است:
فشار کاری زیاد: یکی از اصلیترین دلایل بروز خشم در محیط کار، فشار کاری زیاد است. به طور کلی هیچ کاری وجود ندارد که فشار کاری آن زیاد نباشد.
بیعدالتی سازمانی: سازمانهایی هستند که ممکن است هر چقدر در آنها زحمت بکشید باز هم به اندازه حقتان به شما توجه نشود. چنین شرایطی نیز باعث بروز خشم در محیط کار میشود.
کمبود احترام: کمبود احترام از آن دلایلی است که تقریبا خون هر کارمندی را به جوش میآورد و برای همین لازم است که روی کنترل آن به خوبی کار کنید.
بینظمی یا ارتباطات ضعیف: برخی سازمانها ذاتا بینظم هستند یا کارمندان ارتباط ضعیفی در آن با یکدیگر دارند. این مورد نیز ممکن است باعث بروز خشم در محیط کار شود.
نشانههای خشم سرکوبشده یا کنترلنشده در کارمندان
در کل خشم سرکوب شده دارای سه دسته نشانه فیزیکی، روانی و رفتاری است. شناخت این نشانهها به شما کمک میکند بدانید که کدام همکارتان دارای خشم سرکوب شده است. اگر درباره خودتان نیز شک دارید بهتر است موارد زیر را چک کنید:
علائم فیزیکی: پرخاشگری پنهان دارای علائم فیزیکی مشخصی مثل سردرد، مشکلات گوارشی، افزایش ضربان قلب و فشار خون و اختلالات خواب است. البته قرار نیست همه این علائم را با هم داشته باشید تا مطمئن شوید دچار پرخاشگری پنهان شدهاید.
علائم روانی: کاهش انگیزه، افسردگی، اضطراب و استرس، احساس خستگی و بیحوصلگی، مشکل در تمرکز و داشتن احساس بیقراری از علائم روانی بارز خشم سرکوب شده است.
علائم رفتاری: سکوتهای طولانی یا واکنشهای ناگهانی، کج خلقی و تحریکپذیری، دوری از دیگران، اهمالکاری و حتی تخریب اموال خود و دیگران نیز از علائم رفتاری مشخص خشم سرکوب شده است.
تکنیکهای فوری برای کنترل خشم در لحظه
حال که تقریبا دانستیم ریشههای بروز خشم در محل کار چیست و نشانههای آن کدام است، زمان بررسی تکنیکهای دم دستی کنترل آن است. چند تا از مشهورترین این تکنیکها برای کنترل فوری خشم شامل موارد زیر است:
تنفس عمیق: تنفس عمیق همیشه جواب است. کافی است هر زمان حس کردید اوضاع دارد از کنترلتان خارج میشود یک نفس عمیق بکشید تا به اصطلاح اکسیژن به مغزتان برسد و بتوانید خشمتان را کنترل کنید.
شمارش تا 10: تا 10 بشمارید؛ زیرا بروز خشم نوع خفیفی از جنون آنی است. اگر بگذارید چند ثانیه از موقعیتی که باعث خشمتان شده بگذرد، میتوانید کنترل اوضاع را دوباره به دست آورید.
ترک موقت موقعیت: موقعیت را ترک کنید. این کار باعث میشود بتوانید منطقی فکر کنید و ناگهان خشم کنترل نشده از خودتان نشان بروز ندهید.
تمرکز بر حقایق و نه احساسات: سعی کنید حقایق را ببینید و روی احساساتی که دارید تمرکز نکنید.
راهکارهای بلندمدت برای مدیریت خشم شغلی
حال که آموختید چطور خشم خود را سریع کنترل کنید، بد نیست بدانید که چطور میتوانید در بلند مدت نیز کنترل مناسبی روی خشمتان داشته باشید تا در کل انسان آرامتر و منطقیتری شوید. تکنیکهایی که برای مدیریت بلند مدت خشم توصیه میشود شامل موارد زیر است:
خودآگاهی خود را افزایش دهید: سعی کنید برای مدیریت طولانی مدت خشمتان، خودآگاهی خود را افزایش دهید. افزایش خودآگاهی به شما کمک میکند دریابید که چه چیزها و موقعیتهایی شما را خشمگین میکند.
شرکت در کارگاههای توسعه فردی: شرکت در این کارگاهها به شما کمک میکند به خوبی خشم خود را برای طولانی مدت کنترل کنید.
گفتوگوی سازنده: گفتوگو همیشه مفید است. سعی کنید اگر در موقعیتهای مشابه که قبلا باعث خشم شما شده قرار گرفتید، با گفتوگو کنترل اوضاع را به دست گیرید.
یادگیری مهارتهای ارتباطی: یادگیری مهارتهای ارتباطی به شما کمک میکند که مثلا با یک لبخند ساده، اوضاع را کنترل کنید.
درخواست کمک حرفهای: کمک حرفهای یعنی استفاده از مشاوره روانشناس که البته روشی بسیار مفید است.
نقش مدیران در مدیریت خشم در تیمها
یکی از موثرترین افراد در کنترل خشم کارمندان، مدیران هستند. اگر مدیر یک شرکت هستید سعی کنید با پیروی از راهنماییهای زیر موقعیتی ایجاد کنید که کارمندانتان خشمشان را در محیط کار بروز ندهند:
ایجاد فضای امن: یک مدیر خوب میتواند با ایجاد فضایی امن در محیط کار، مانع بروز خشم کارمندان به خاطر شرایط مختلف شود.
شنیدن بدون قضاوت: مدیران باید توانایی شنیدن حرفهای کارمندان بدون قضاوت و داشتن پیش فرض را داشته باشند تا بتوانند در محیط کار از بروز خشم کارمندان جلوگیری کنند.
مداخله بهموقع: مداخله بهموقع و بی طرف مدیران باعث جلوگیری از خشم کارمندان میشود.
آموزش کارکنان در زمینه هوش هیجانی: داشتن هوش هیجانی بالا یکی از مهمترین فاکتورهای موثر در کنترل خشم است. برای همین اگر مدیران یک سری آموزش در این زمینه برگزار کنند نتایج مفیدی خواهند گرفت.
چگونه فرهنگ سازمانی میتواند خشم را کاهش دهد؟
برای سازمانها فرهنگهای مختلفی تعریف میشود. اگر فرهنگ سازمانی یک شرکت یا اداره به درستی مشخص شده باشد میتواند روی کنترل خشم کارمندان نیز تاثیر مثبت داشته باشد. تعدادی از فاکتورهای موثر روی فرهنگ سازمانی مناسب شامل موارد زیر است:
بررسی اثر فضای باز ارتباطی: اگر فضای ارتباطی کارمندان با یکدیگر و با مدیران باز باشد، آن سازمان فرهنگ مناسبی دارد و امکان بروز خشم در چنین فضایی کاهش مییابد.
تعریف درست نقشها: زمانی که نقش افراد در یک سازمان به خوبی تعریف شده باشد، تنشها کاهش مییابد و میتواند مانع بروز خشم کارمندان شود.
انصاف در تصمیمگیریها: زمانی یک فرهنگ سازمانی کارساز و مفید است که تصمیمگیریهای سازمانی منصفانه باشد. انصاف در تصمیمگیریها نیز به معنای کاهش تنش و بروز خشم است.
شفافیت مدیریتی: وقتی مدیریت یک سازمان شفاف باشد، فرهنگ سازمانی آن کارساز بوده و در نتیجه کارمندان کمتر در موقعیتهایی که ممکن است خشم آنها بروز یابد قرار میگیرند.
چه زمانی باید از مشاور کمک بگیریم؟
چه زمان باید به روانشناس سازمانی یا مشاور حرفهای رجوع کنیم؟ در ادامه یک سری نشانه مشخص در اختیارتان میگذاریم تا بدانید چه زمان باید به روانشناس سازمانی یا مشاور حرفهای رجوع کرد:
کاهش بهرهوری: اگر احساس کردید که بهرهوری شما کاهش یافته، احتمالا دچار خشم سرکوب شده هستید و در محیط کار ناسالمی مشغول فعالیت هستید. به همین دلیل باید به روانشناس سازمانی رجوع کنید.
کاهش رضایت شغلی و غیبت بیش از حد: اگر تمایل و رغبتی برای رفتن به سر کار ندارید و از شغلتان راضی نیستید، وقت آن رسیده که به مشاوره حرفهای رجوع کنید.
افزایش اختلافات: افزایش اختلاف با مدیران و دیگر همکاران نیز از نشانههای مشخصی است که اگر بروز کند باید سراغ روانشناس سازمانی بروید.
کنترل خشم از دید میثم شکری ساز
به اعتقاد دکتر میثم شکری ساز، کنترل خشم در محیط کار نه تنها یک مهارت ضروری برای حفظ سلامت روان و بهرهوری شغلی است، بلکه میتواند به بهبود روابط کاری و افزایش اعتبار حرفهای کمک کند. ایشان معتقدند که خشم کنترلنشده میتواند به قلب و سیستم ایمنی بدن آسیب برساند و حتی خطر سکته را افزایش دهد. برای مدیریت خشم، پیشنهاد میکنند که افراد با افزایش خودآگاهی، شناسایی عوامل محرک خشم و استفاده از تکنیکهای ساده مانند تنفس عمیق یا فاصله گرفتن موقت از موقعیتهای تنشزا، میتوانند از بروز رفتارهای مخرب جلوگیری کنند. به گفته ایشان، ایجاد یک محیط کاری با ارتباطات باز و شفافیت مدیریتی نیز نقش کلیدی در کاهش خشم و ارتقای فرهنگ سازمانی دارد.
جمع بندی
در این مقاله توضیح دادیم که مدیریت خشم در محیط کار چقدر اهمیت دارد و روی همه ابعاد کاری ما تاثیر میگذارد. حال که تا اینجا با ما آمدید لازم است دوباره بگوییم که افزایش خودآگاهی، تمرین و ممارست در کنترل خشم، آموختن مهارتهای آرام سازی فردی و گروهی در محیط کار و حتی ارجاع به مشاور سازمانی چقدر اهمیت دارد و روی بهرهوری و سلامت شغلیتان تاثیر مثبت دارد. امیدواریم مطالب گفته شده در کل برای شما مفید باشد و بتوانید از آنها به خوبی استفاده کنید.